Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-06@21:56:35 GMT

چالش نبود زبان مشترک میان مردم و حکومت

تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۶۳۳۵۹

چالش نبود زبان مشترک میان مردم و حکومت

در سیاست زبان حوزه اختلاف قرائت های مختلف از امور گذشته، جاریه و آتیه است. زبان نخستین آوردگاه و گاه تنها ابزار آدمی برای گسترش دانش و تفکر نیز هست. اما این زبان به اندازه گستردگی اش به همان اندازه هم محدود است چرا که گاه تصور و درک متفاوت افراد از مفاهیم و کلمات باعث می شود که این کارکرد جدی زبان، برای انتقال ادراکات بشری به ضد

خودش بدل شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تصور کنید وقتی شما از کلمه قرمز استفاده می کنید، این کلمه یک بازه و طیف رنگی وسیع را از نارنجی پررنگ تا قهدوه ای کم رنگ را در برمی گیرد. پس کسانی هستند که می توانند بر سر این کلمه با شما موافق نباشند و این یعنی حوزه اختلاف و تفاوت و در نهایت سیاست ورزی برای دست یابی به درکی مشترک. کلمات، نشانه ها و نمادهایی قراردادی

هستند که مردم یک خطه جغرافیایی بر سر آن ها توافق کرده اند. بر این مناط، زبان فارسی نیز از چنین شرایطی درگذر تاریخ برخوردار بوده است؛ همین شرایط سبب شده تا این زبان بیش از آن که زبان مفاهمه باشد، به زبان منازعه تبدیل شده است.

همواره پس از اشغال ایران از سوی مهاجمان بیگانه ، مردم از عامل زبان، به عنوان نوعی سلاح در برابر دشمن خارجی استفاده کرده اند و در راس این جریان ، ادبا قرار داشته اند که شکلی از زبان دو پهلو را پدید آورده اند تا بتوانند هم، آنچه می خواهند، بگویند و هم از عواقب آن مصون بمانند. استفاده از صنعت «ایهام» به سرعت به ادبیات سیاست ورزانه حتی در زندگی روزمره مردم جامعه هم تبدیل شد. افراد عادی جامعه هم از این فن استفاده کردند تا با زبانی مودبانه هم حرف خود را زده باشند و هم نزده باشند و همین امر هم بر پیچیدگی های زبانی فرهنگی ایرانیان افزود و هم امکان مفاهمه را از آن ها دریغ کرد، زیرا چنبن پیچیدگی ای ، ایجاد سو تفاهم حتی در یک گفت وگوی دوستانه را افزایش داده و اصل گفت و گو را تهدید می کند چه رسد به آن که بخواهد گفت و گو بین افراد چالش باشد.

اما در گفتار و گفت وگوهای عمیق تر به ویژه در حوزه های نظری و علمی به ویژه گفت و گوهای سیاسی نخستین پیش نیاز، داشتن ترم هایی است تا از امکان ایجاد سوبرداشت ممانعت به عمل بیاورد. با ورود مباحث مدرن فلسفی و سیاسی، کمبود چنین ترم هایی به شدت احساس می شود و در این مسیر، فرهنگستان های علوم نقش موثری دارند تا از اغتشاش زبانی بکاهند. به عنوان مثال ، واژه هایی چون ملت، دولت، حکومت، آزادی، دموکراسی، جمهوری همه واژگانی هستند که می توانند مناقشه برانگیز باشند. وقتی سید محمد خاتمی از مردمسالاری سخن گفت ، متاثر از فشارهای مخالفان خود ،ناچار شد آن را به مردم سالاری دینی تغییر دهد، بدون آن که تعریف دقیق و روشنی از این عبارت داده شود که در مجامع علمی، قابل ارزیابی باشد. یا وقتی عده ای از آزادی سخن می گویند ، عده ای دیگر از آن به عنوان بی بند و باری یاد می کنند. در چنبن فضایی چقدر امکان یک گفت وگوی ساده مهیاست؟ ناگفته پیداست، بدون داشتن یک تعریف محدود و دقیق از کلمات، هر کسی از ظن خود یار می شود و نتیجه چیری جز یک جنگ کلامی نخواهد بود.

از سویی دیگر ، دادن بارهای احساسی به کلمات و مصادره کردن آن ها به منظور اهدافی خاص و گاه تبلیغاتی هم به این آشفته بازار دامن می زند. وقتی برخی واژه ها تبدیل به یک واژه مقدس می شوند، این واژه ها ، از حوزه رویدادهای اجتماعی و سیاسی ، خارج می شوند و دیگر ، قابل نقد علمی و کارشناسی نیستند . حال اگر این پدیده سیاسی و اجتماعی در جایی اتفاق بیفتد که با هاله تقدس شکل گرفته در ذهن حامیانش همخوانی نداشته باشد، باید به دنبال واژه ای جایگزین بود که طبعا ظرفیت لازم برای بیان آن را ندارد و افزایش دایره چنین واژگانی می تواند به یک فروپاشی زبانی در جامعه منتهی شود.

این وضع می تواند تداوم گفت وگو میان حکومت و مردم را نیز به مخاطره بیندازد. مثلا وقتی یک دولتمرد از کاهش نرخ تورم صحبت می کند اما مردم در جامعه هر روز با گرانی روز افزون سر در گریبانند، احساس فریب خوردگی دیوار اعتماد بین دولت و مردم را فرو می ریرد و در جایی دیگر این عدم همخوانی واژگان بین مردمی که نمی توانند زبان مشترک خود را بیابند و کلمات قرار نیست صراحت و صداقت لازم را داشته باشد، خود به خود، زبانی دوگانه، ریاکار و ناکارآمد به وجود می آورد که قابل اعتماد و اتکا نیست. شما دیگر نمی توانید به واژگان مخاطب خود اعتماد کنید. آن چه که طرف گفت وگوی شما از عبارت متداول «مخلصیم» یا «قربان شما» استفاده می کند تصویری عکس در ذهن شما ایجاد می کند، زیرا شما مطمئن هستید او برای شما، حاضر نیست تب هم بکند. به تدریج بدون آن که متوجه باشید، در ناخود آگاه، آدمیان به هیچ یک از دیگر واژگانی که استفاده می شود اعتماد نمی کنند و می توان به سادگی حدس زد که نتیجه چنین فرهنگ زبانی، جز سقوط اخلاقی /سیاسی نمی تواند باشد. شاید تا چند دهه پیش می شد با این شرایط کنار آمد اما با گسترش دنیای مدرن و دنیای دیجیت ها، به طور قطع ما نیازمند یک انقلاب زبانی به منظور پالایش آن به ویژه در فهم «دیگری» هستیم و تا آن زمان مباحثات بی پایان فقط منازعاتی خواهند بود که حاصلی در رشد فکری جامعه نخواهد داشت.

۲۱۲۱۶

کد خبر 1676378

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۶۳۳۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان افغانستان چه خبر است؟

اخباری در شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌ها از ساعاتی قبل با رویکردهای مختلف در حال انتشار گسترده است و نشان می‌دهد که مردم شهرستان «درایم» در بدخشان علیه نیروهای طالبان اعتراض کرده‌اند. - اخبار بین الملل -

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، منابع محلی، بیانیه‌ها، بررسی اخبار و ویدئوهای منتشر شده در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی این روایت را تقویت می‌کند که نیروهای طالبان در روستای «قرلق» شهرستان درایم ولایت بدخشان بر سر تخریب مزارع با تعدادی از مردم محلی درگیر شده‌اند و در نتیجه یک کشاورز نیز کشته می‌شود.

ماجرای مبارزه حکومت طالبان با کشت و تولید مواد مخدر در ولایت‌های افغانستان درحالی ادامه دارد که مقاومت کشاورزان نیز با گذشت زمان و نبود کشت جایگزین افزایش یافته است اما در ماههای اخیر برخی رسانه‌های غربی نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند تا نقش سیاه‌نمایی را بیش از گذشته برجسته کنند.

از سوی دیگر برخی رسانه‌ها با انتشار اخباری اعلام کرده‌اند تظاهرات مردمی در بدخشان به دلیل ورود نیروهای طالبان به حریم شخصی بوده و حریم خانواده‌ها نیز رعایت نشده است.

بر اساس بیانیه فرماندهی پلیس بدخشان به نظر می‌رسد که وضعیت به حالت عادی بازگشته است.

خاطرنشان می شود که سال گذشته نیز در بدخشان بر سر تخریب مزارع خشخاش درگیری صورت گرفت و گفته شد چهار نفر کشته و یا زخمی شدند اما گزارشی از تعرض به حریم شخصی و خانوادگی منتشر نشد.

عدم تعهد نسبت به کشت جایگزین

به نظر می‌رسد حساسیت کشاورزان مزارع خشخاش به این دلیل افزایش یافته است که برای کشت جایگزین کاری انجام نشده و با توجه به مشکلات اقتصادی افغانستان، آنها به نوعی مجبور به ادامه این روند هستند.

«پینو آلارچی» رئیس اجرایی پیشین دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل اسفندماه گذشته با اشاره به عدم کمک‌های لازم در زمینه کشت جایگزین، اعتراف کرد؛ وظیفه جامعه جهانی است که برای کشت جایگزین مواد مخدر با افغانستان همکاری کند.

با نگاهی به این قبیل اظهارات مقامات مختلف غربی و نهادهای بین‌المللی، به‌خوبی می‌توان دریافت که جامعه جهانی با وجود قول‌های مکرر، کمکی به کشت جایگزین خشخاش در افغانستان نکرده‌اند. این در حالی است که اقتصاد مبتنی بر کشاورزی افغانستان به دلایل مختلف از جمله تحریم‌های آمریکا با مشکل مواجه است و این نارضایتی عمومی در مناطقی که ناچار از کشت هستند را افزایش می‌دهد.

حکومت کابل و مردم هوشیار باشند

با این حال، در ادامه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست این که کشتن مردم عادی قابل توجیه نیست و حکومت طالبان باید نظارت بیشتری بر نیروهای خود داشته باشد.

البته پیش از این بارها مقامات ارشد کابل از جمله در این اواخر «سراج الدین حقانی» وزیر کشور حکومت طالبان نیز تاکید کردند که نیروهای حکومتی نباید با مردم بدرفتاری کنند و موجب رنج مردم شوند.

پاشنه آشیل حکومت‌های کابل در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان بیشتر مسائل مربوط به قومیت، زبان، زنان و خانواده بوده است و هیچگاه مردم این کشور، توهین به چنین مسائلی را برنتابیده‌اند و همواره برای این حکومت‌ها در طی زمان فرجام نامبارکی را رقم زده‌اند.

به هر حال، موضوع اعتراض به تخریب مزارع خشخاش از سوی کشاورزان، موضوع جدیدی نیست اما برخی به نظر می‌رسد به دنبال فتنه هستند تا ماهی مقصود خود را صید کنند و باید در شرایط کنونی هم حاکمیت افغانستان و هم مردم بیش از گذشته هشیار باشند تا این کشور در بحران عمیق‌تر از گذشته فرو نرود.

انتقاد طالبان از عدم همکاری نهادهای بین‌المللی برای کشت جایگزین خشخاشضرورت حمایت از کشت جایگزین خشخاش در افغانستانسی‌گار: افغانستان نیازمند سرمایه‌گذاری در کشت جایگزین است

انتهای پیام/.

دیگر خبرها

  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • نخستین کارخانه مشترک میان مصر و آلستوم فرانسه
  • چالش سخت کارلو آنچلوتی؛ انتخاب بهترین هافبک ها از میان شاگردانش / زیرنویس فارسی
  • مسئله فلسطین، چالش مشترک جهان اسلام است
  • ادامه چالش‌های مواد مخدر برای افغانستان
  • طالبان خواستار بازگشت افغانستانی‌های مقیم خارج به وطنشان شد
  • یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان افغانستان چه خبر است؟
  • کتاب آموزش زبان انگلیسی برای مبتدیان
  • آیا « راه حل دو کشوری » میان فلسطین و اسرائیل ممکن است؟/ چالش های پیش روی کشور مستقل فلسطین چیست؟
  • دلایل مظلومیت امام صادق(ع) از زبان آیت‌الله علم‌الهدی